Hiiiii
یه سری عکس کیومینی درست کردم که دوتاشو قبلا گذاشتم .
بقیه اش رو هم کم کم می ذارم ، اگه دوست داشتید بازم بدرستم
اقاااااااا من به شخصه با اون فردی که خرگوش و روباه رو به کیومین نسبت داد کار دارم
بیا بیا کوچولو کاریت ندارم ... خودت خودتو معرفی کن ... فقط می خوام محکم بخوابونم دهنت
اخههه لعنتییی کم خود کیومین ملوس هستند که باز با تصور عشق غیر طبیعی خرگوش و روباه ملوس تر هم بشن ؟؟؟؟؟؟
چند وقت پیش تو تلوزیون یه کارتون سینمایی دیدم که خرگوشه و روباهه عاشق هم میشن و مجبور میشن جنگل رو ترک کنن ، یعنی من چسبیده بودم به
صفحه تلوزیون نیشم هم یه ورش جاده هراز بود یه ور دیگه اش پیش پنگوئن های قطب جنوب .
کشور سازنده اش چین بود ، حالا یا خود نویسنده جویر بوده یا دخترش جویر بود .
روباهه اخر های فیلم بخاطر اینکه خرگوشه رو از دست بقیه روباه ها نجات بده از بالا کوه می افته رو تخته سنگ ها و گم میشه .
خرگوشه هم رو به موت بود
خرگوشه امیدی به پیدا کردن روباهه نداشت تا اینکه پیداش میکنه و بدو بدو می ره سمتش و روباهه هم از اون طرف میره پیشش
اینجا یاد بویز این ستی 2 افتادم که کیومین مثثثث بززززز سمت هم رفتن و سفت همو چلوندن
در کمال تعجب روباهه ، خرگوشه رو به دندون می گیره و می بره تو لونه اش که بخوره ، تازه خرگوشه می فهمه که روباهه فراموشی گرفته
حالا همش یاد فورگات تو ریممبر می افتادم ...عرررر زمانی که خرگوشه و روباهه از جنگل رفته بودن زمستون بود و خرگوشه به روباهه پیشنهاد
داد تا اونو بخوره که حداقل اون زنده بمونه و روباهه هر کاری کرد نتونست و یاد خاطره هاشون می افتاد و گریه می کرد ، اما اینجا که روباهه می خواست خرگوشه رو بخوره
خرگوشه گریه می افته میگه : اون زمان من به دست عشقم خورده می شدم و اصلا ناراحت نبودم اما الان می ترسم ... منو کسی می خوره که اصلا به یادم نداره....
اون قبلیه عشقم بود اما این یکی یه روباه...
اخر سر هم روباهه ، خرگوشه رو به یاد آورد و باهم غروب خورشید رو دیدن
هر لحظه اش باد کیومین بودم.
سوز به دلتون من کارتون کیومینی دیدممممم خخخخ
این عکس هم درستیدم .... از شیرینی عشق خرگوش ها صورتی بیشتر لذت ببریم
(وقتی از عشقت به عنوان بالشت استفاده کنی )
دسته بندی : <-CategoryName->
برچسبها: